در دنیای امروز، دانایی یکی از محورها و شاخصهای اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار میرود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانستههای ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهشهایی که خود انجام میدهیم، به دست میآید.
اگر این دانستهها بر پایه نتایج پژوهشهای قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداختهایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیلهای جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیتهای پژوهشی است که انجام میگیرد. پژوهش در هر موضوع، به هر گونه و در هر سطحی که انجام شود، تلاشی منسجم و نظاممند در راستای توسعه دانش موجود درباره موضوعهایی است که با آنها سروکار داریم. پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهکارهای ممکن برای حل مشکلات موجود در عرصههای زندگی
هدف از ارائه این مقاله، فراهم آوردن یک تصویر کلی و جامع از روشهای مختلف پژوهش است، طوری که یک پژوهشگر بتواند پی ببرد که روش به کار برده شده در پژوهش خود، در کدام زیر بخش از پژوهشهای حسابداری قرار میگیرد.
پژوهش یک روند هوشمندانه، خلاقانه و ساختاریافته برای دریافت، بازگویی و بازنگری پدیدهها، رخدادها، رفتارها و انگاشتههاست.
واژهی پژوهش یا تحقیق در لغت به معنای جستجو کردن، تفحص کردن، خواهان پردهبرداری از امری نهان میباشد. روش علمی شامل چهار گام است: شناسایی مسئله یا پرسش، دادن پاسخی کلی و احتمالی برای رفع مشکل یا مسئله، استدلال و استنتاج بخردانه پیرامون پیآمدهای پاسخ احتمالی و سپس آزمون عملی، انتقادی، منظم و مهارمند گمانهها (استنتاجهای بخردانه).
این مدل، فرآیندهای انجام پژوهش را نشان میدهد، براساس این مدل یک پژوهش از لایههای مختلفی تشکیل میشود که در آن هر لایه متاثر از لایه بالاتر است.
این لایه نشاندهنده جهانبینی و نوع نگاه پژوهشگر به جهان است.
در این لایه بسته به نوع جهانبینی فلسفی که پژوهشگر اتخاذ نموده است، میتواند برای مطالعه پدیده موردنظر از دو رویکرد قیاسی یا استقرایی استفاده نماید. در رویکر قیاسی، نتیجهگیری از کل به جز است. در رویکر استقرایی، نتیجهگیری از جز به کل است.
در این لایه پژوهشگر بر اساس انتخابی که در هریک از لایههای بالاتر داشته، میتواند استراتژیهای متفاوتی را به کار برد شامل؛ استراتژی تجربی، استراتژی پیمایشی، استراتژی مطالعه موردی، استراتژی اقدام پژوهشی، استراتژی نظریه داده بنیاد، استراتژی قومنگاری و استراتژی مطالعات آرشیوی یا تاریخی.
در این لایه پژوهشگر از حیث توسل به کمیسازی رفتار پدیده موردنظر، میتواند هر یک از روشهای کمی، کیفی یا ترکیبی را اتخاذ نماید.
این لایه نشاندهنده مطالعه پدیده پدیده موردنظر در یک مقطع زمانی خاص یا در یک دوره زمانی طولانیتر (چند مقطعی) است. مطالعات تک مقطعی مانند اکتشافی، توصیفی و تبیینی. و مطالعات چند مقطعی مانند مطالعه روند پژوهی، مطالعه نسلی و مطالعه پانل.
در این لایه نیز پژوهشگر بسته به اینکه در لایههای بالاتر چه رویکرد، استراتژی و روشی را به کار گرفته باشد، از شیوههای مختلفی برای گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش استفاده میکند. مانند مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه، و اسنادکاوی (آرشیوی).
هر فعالیت علمی نیازمند راهبری نظری است و اینکه راهبری نظری دانش عامه، تا چه حد معتبر است و تا چه حد میتواند به ساختاربندی زندگی اجتماعی منجر شود و بنیانهای فلسفی و ایدئولوژیکی، تا چه حد به تایید دانش عامه میپردازند، باعث شکلگیری پارادایم های مختلف فکری در حوزه علم شده است.
پارادایم، یک مدل فکری است که عناصر درونی آن از زمره عقاید به جای حقایق است، پارادایم با تعیین مسیر تحقیقاتی، به چگونگی رابطه میان نظریه و روشهای تحقیق میپردازد، پس از تعریف پارادایم، جهت درک کاملتر رویکردهای نظری حاکم بر علومانسانی، به بیان چهار پارادایم فکری می پردازیم؛
اثباتگرایی، فلسفهای است که به کسب معرفت معتبر، براساس تجربه حسی معتقد است، این معرفت، فقط از طریق نظریاتی که از روشهای علمی تولید، مورد آزمون و تصدیق میشوند، به دست میآید.
مطابق پارادایم تفسیرگرایی، واقعیت، خارج از انسان نیست، بلکه در درون ذهن و آگاهی او قرار دارد؛ بنابراین، واقیت، ذهنی است نه عینی و از زاویه دید مردم قابل دریافت است.
این پارادایم اگرچه دنیای اجتماعی را متفاوت از دنیای طبیعی میبیند، ولی بحث مشاهده و قاعدهمندی از قبل تعیین شده نظام اجتماعی را نفی نمیکند، از این موارد در خدمت تغییر و تحولات به جای اصالت نظم اثباتگرایی استفاده میکند، انتقادیها به دنبال جلب مزایا و نکات مثبت دو پارادایم اثباتی و تفسیری و رفع نکات منفی آن هستند.
پست مدرنیست ها به جای تکیه بر یک رویکرد برای دانستن، از یک معرفت شناسی کثرت گرایانه حمایت می کنند که از راه های متعدد شناخت استفاده می کند، این شامل یک اتحاد سست از دیدگاه های فکری است که مجموعاً نقد چالش برانگیزی از مقدمات اساسی که مدرنیسم، به ویژه روش تحقیق علمی، بر آن استوار است، ارائه می کند.
این یک اصطلاح گسترده است که بسیاری از رویکردهای مختلف را در بر می گیرد، اکثر آنها به جای پیشرفت، عدم قطعیت، بی نظمی و پسرفت را ارج می نهند.
در زمینه علم، محققان مختلف ممکن است معانی مختلفی برای رویکرد تحقیق تیمی قائل شوند، در برخی از نشریات ممکن است مشاهده کنید که رویکرد پژوهشی ممکن است متضمن روش های جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها به طور کلی و تفاوت بین روش های کمی و کیفی به طور خاص باشد.
با این حال، از نظر ما رویکرد تحقیق به بهترین شکل به عنوان یک طرح و رویه کلی برای انجام مطالعه تلقی می شود، بر این اساس رویکرد تحقیق را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
دانش علمی حاصل از رویکردهای کمی تحقیق، از طریق جمعآوری حقیقت تایید شده، به دست میآید، این رویکرد، در خدمت ورود از سطح نظریه به واقعیت تجربی است، محقق کمی جهت ورود به واقعیت، از ذهنیت خود که مملو از خطا، تعصب و پیشداوری است، نمیتواند استفاده کند، لذا باید از نظریه علمی بهره گیرد.
محقق، برای توضیح نظری مسئله تحقیق، با رجوع به نظریات علمی اثباتگرایانه، اقدام به استنتاج فرضیات تحقیق مینماید، در این رویکرد، محقق نباید در فرآیند تحقیق علمی، قضاوتهای ارزشی نماید تا خصیصه عاری از ارزش بودن یا خنثی بودن ارزشی علم، حفظ گردد.
رویکرد کمی تحقیق، به دنبال تبیین علّی است، برای دستیابی به این تبیین، محقق در فرآیند ساختاریافته منطقی قرار میگیرد، در این فرآیند که از سطح نظریه شروع میشود، محقق با استنتاج قضایا و فرضیات، به عملیاتی نمودن متغیرها برای سنجش و اندازهگیری اقدام میکند.
پیش فرض رویکرد کیفی این است که جهان اجتماعی همواره یک خلقت انسانی است، نه یک کشف بشری، براین اساس، دانش کیفی سعی بر ثبت واقعیت آن طوری که از سوی پاسخگویان دیده و تجربه شده است، دارد. روششناسی کیفی با تعداد کم پاسخگو، به دنبال عمق زیاد است؛ چون هدف دستیابی به اطلاعات غنی و پرمایه است، در این رویکرد، از نمونهگیری هدفمند، جهت دستیابی به نمونهای که حداکثر درگیری را با مسئله تحقیق دارد و از اطلاعات زیادتری برخوردار است، استفاده میشود.
در این رویکرد اطلاعات به صورت شفاهی و از طریق مصاحبه جمعآوری میشود، در رویکرد کیفی، اندازهگیری کمی و متغیر، جایگاهی ندارد، در روششناسی کیفی، به جای متغیر، با سازه به عنوان مفهومی با معنا، ارتباط دارد.
در تحقیقات کمی، سعی بر ورود به واقعیت از طریق نظریه و سپس مدل است؛ در حالی که محقق کیفی در واقعیت حضور مییابد (بدون تصورات از پیش پنداشته شده) و سعی بر استخراج نظریه و مدل از واقعیت دارد، از آنجا که روششناسی کیفی، به دنبال کشف معناست، محقق با نیت اندازهگیری رفتار و کنش وارد تحقیق نمیشود؛ بلکه به دنبال درک معنای مستتر در رفتار است.
طرح ترکیب روشهای کمی و کیفی در یک مطالعه واحد یا چندگانه، باعث شکلگیری تحقیقات با روش ترکیبی در حوزه علوم انسانی شده است، استراتژی روش ترکیبی، شامل اقداماتی نظیر جمعآوری و تحلیل دادهها به شکل کمی و کیفی در یک مطالعه واحد است، هر روشی، از جمله کمی و کیفی محدودیتهای خاص خود را دارد و تعصبات و تمایلات موجود در هر روش چنانچه با یکدیگر و به صورت ترکیبی به کار گرفته شوند، میتوانند اثر کمتری داشته باشند.
چگونگی ترکیب دادههای کمی و کیفی در تحقیقات ترکیبی، براساس استراتژیهای مرتبط با رهیافت این تحقیقات انجام میشود، به طور کلی، سه استراتژی در رهیافت روشهای ترکیبی به شرح ذیل ارائه شده است؛
در این استراتژی، محقق به دنبال این است که یافتههای حاصل از یک روش را با روش دیگر توسعه دهد. در این حالت، ممکن است تحقیقی با روش کیفی و با هدف اکتشاف شروع شده و سپس با روش کمی و یک نمونه وسیع، برای تعمیم یافتهها به جامعه آماری ادامه یابد و برعکس.
در این روش، محقق به دنبال همگرایی بین تحقیقات کمی و کیفی، برای فهم کاملتر از مسأله تحقیق است، در این طرح، محقق سعی بر جمعآوری دادههای کمی و کیفی به صورت همزمان دارد، سپس برای تفسیر نهایی، دادههای کمی و کیفی جمعآوری شده در یکدیگر ادغام میشوند، همچنین، در این تحقیق، محقق ناگزیر است یک نوع از دادهها را (کمی یا کیفی) برای تفسیر نهایی در دیگری تعبیه کند.
در این حالت، محقق با استفاده از یک چارچوب نظری سراغ طرح تحقیقی میرود که شامل دادههای کمی و کیفی است، این چارچوب، به تعیین علاقهمندی روشهای جمعآوری دادهها و پیشبینی نتایج تحقیق میپردازد، در این حالت، ممکن است از روندهای ترتیبی یا همزمانی، استفاده گردد.
براساس استراتژی تحقیقات ترکیبی، میتوان از سه روش ترکیب دادههای کمی و کیفی استفاده نمود. همگرا کردن دو نوع داده با یکدیگر، مرتبط کردن دادهها به نحوی که یکی بر پایه دیگری ساخته شود، یا تعبیه کردن یک نوع داده در داخل داده دیگری که نقش حمایتی برای آن دارد، سه نوع ترکیب غالب در روشهای ترکیبی تحقیق هستند؛
استراتژی پژوهش که گاهی منطق تحقیقاتی نیز نامیده می شود، نقطه شروع و مجموعه مراحلی را معلوم می کند که از آن رهگذر می توان به پرسش هایش پاسخ دهد، به عبارت دیگر ،استراتژی پژوهش روشهای متفاوتی برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش به دست می دهند که شامل مشخص کردن یک نقطه شروع، چندین مرحله و یک نقطه پایان است.
استراتژی ها دیدگاهی به واقعیت اجتماعی و مجموعه مراحلی برای بنا ساختن معرفت درباره بخشی از واقعیت اجتماعی ارائه می دهند، انتخاب استراتژی پژوهش دومین تصمیم مهم در طرح پژوهش است، زیرا پیشبرد معرفت در علوم اجتماعی فقط با استفاده از این استراتژی ها امکان پذیر است، انتخاب استراتژی های پژوهش همراه با پرسش های پژوهش تاثیری قاطع بر تصمیمات مربوط به سایر عناصر طرح پژوهش خواهند گذاشت و عمدتا راه و روش انجام تحقیق را رقم خواهند زد.
برگزیدن یک استراتژی پژوهشی پایه و اساس هر طرح پژوهشی است؛ زیرا استراتژی پژوهشی تاثیر زیادی بر همه تصمیم های دیگری دارد که باید طی برنامه ریزی و طراحی یک پروژه تحقیقاتی اتخاذ شوند، به همین دلیل در اینجا استراتژی های هشت گانه را برایتان کمی توضیح می دهیم؛
در این استراتژی، باید اثبات یا رد فرضیهها از طریق تجربه امکانپذیر باشد و تعیین رابطه میان علت و معلول از طریق آزمون ارتباط میان متغیرها عملی شود، همچنین همه افراد بتوانند براساس آن روش، به نتیجه واحدی برسند، هدف این نوع تحقیق بررسی تاثیر محرکها، روشها و یا شرایط خاص محیطی بر یک گروه آزمودنی است.
از خصوصیات روش تجربی این است که ضمن دستکاری یا مداخله در متغیرها و کنترل شرایط، نتایج بدست آمده را در مورد گروهی که بصورت تصادفی انتخاب شدهاند، مورد مشاهده قرار میدهد. مانند: پژوهش انجام شده توسط مهرانی و فرجی (1396)، با عنوان تاثیر رفتار نامتقارن هزینه ها و شکل ارائه اطلاعات بر دقت پیش بینی هزینه ها، تبیین مدل عدسی برانزویک.
در این استراتژی محقق به دنبال آن است تا با نظرخواهی از گروه نمونه انتخاب شده، نظر یک جامعه آماری بزرگ را درباره موضوعات مختلف بداند، با وجود اینکه پرسش نامه در این روش کاربرد گستردهای دارد، اما برای جمعآوری دادهها میتوان از فنون دیگری نظیر مصاحبه و مشاهده استفاده کرد. مانند: پژوهش انجام شده توسط علی سهرابی جهرمی (1390)، با عنوان بررسی تأثیر روش های حسابرسی در قضاوت نسبت به صورت های مالی واحدهای مورد رسیدگی و پژوهش انجام شده توسط قدرتیان کاشان و انواری رستمی (1383)، با عنوان طراحی مدل جامع ارزیابی عملکرد و رتبه بندی شرکتها.
در این استراتژی محقق به انتخاب یک (مورد) پرداخته و آن را از جنبههای مختلف بررسی میکند، (مورد) مطالعه میتواند یک واحد، یک شرکت، یک سیستم و ... باشد، هدف کلی در این استراتژی مشاهده تفصیلی ابعاد (مورد) تحت مطالعه و تفسیر مشاهده ها می باشد. مانند: پژوهش انجام شده توسط جامعی و درویشی (1394)، با عنوان بررسی تأثیر سیستم اطلاعات حسابداری بر تصمیمگیری مدیران (مطالعه موردی: بانکهای تجاری کرمانشاه).
در این استراتژی، محقق به دنبال راه حل و درصدد رفع مشکلی مشخص از طریق ریشهیابی و شناسایی عوامل موثر در شکلگیری آن است، این استراتژی شامل چهار مرحله است؛
مانند پژوهش انجام شده توسط کرمیفر و ذوالریاستین (1391)، با عنوان پیاده سازی روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت در واحدهای تولیدی کوچک: مطالعه موردی یک رستوران تهیه غذای ایرانی.
منظور از نظریه داده بنیاد، نظریهای است که مستقیماً از دادههایی استخراج شده است که در جریان پژوهش به صورت منظم گرد آمده و انتخاب شدهاند، در این استراتژی، پژوهشگر کار را با نظریهای که از قبل در ذهن دارد شروع نمیکند (مگر آن که منظور او بسط یک نظریه موجود باشد)، بلکه کار را در یک عرصه واقعیت آغاز میکند و میگذارد تا نظریه از درون دادههایی که گرد میآورد، پدیدار شود.
در این استراتژی، گردآوری دادهها، تحلیل و نظریه با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگاند، مانند: پژوهش انجام شده توسط فرودی و حجازی (1399)، با عنوان ارائه الگوی مفهومی مدیریت سود مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد چند وجهی و پژوهش انجام شده توسط فتوحی خانکهدانی، تفتیان و ناظمی اردکانی (1401)، با عنوان تدوین الگوی افشای اطلاعات آیندهنگر با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد.
از نظر لغوی، استراتژی قومنگاری، معرفی یک قبیله یا قوم است، اما از نظر روشی، نوعی استراتژی پژوهش عملی و مطالعهای بنیانی است، بهطور کل مجموعه روشهای گردآوری دادهها جهت توصیف یک نوع از فعالیت خاص اجتماعی یا یک نوع زندگی گروهی از افراد یک جامعه انسانی است.
این استراتژی پژوهش به تجزیه و تحلیل دادههای موجود در پایگاههای داده، بایگانیها و سوابق موجود درباره وقایع و رویدادهای گذشته اطلاق میشود، مانند: پژوهش انجام شده توسط فرجی، سجادپور، رفیعی و برجی (1399)، با عنوان قابلیت مقایسه صورتهای مالی، رقابت بازار محصول و اجتناب مالیاتی.
در این روش برای شناخت شرایط، وقایع و مسائل گذشته با مراجعه به اسناد و مدارک، اطلاعات موردنظر گردآوری میشود و پس از مطالعه شواهد و مدارک، قضیهای تاریخی توصیف و تحلیل میگردد، مانند: پژوهش انجام شده توسط نمازی و ناظمی (۱۳۹۴)، با عنوان مروری بر پژوهش های حسابداری انجام شده در بورس اوراق بهادار تهران.
در این قسمت ابزارها و شیوههای گردآوری دادهها، براساس پارادیم های غالب در علومانسانی را، بهطور خلاصه بیان می کنیم؛
جمعآوری دادههای تجربی، اساساً عینی است، هر روشی که معتبر تشخیص داده شود (متاثر از ارزشها و تفاسیر محقق نباشد)، میتواند مورد استفاده قرار گیرد، ابزارهای اصلی شامل موارد ذیل است؛
پرسش نامه مجموعهای از سوالات است که پاسخگویان (به عنوان نمونه آماری) به آن پاسخ می دهند و این پاسخها معیاری برای محاسبه متغیرها می باشند، سوالات پرسش نامه براساس اهداف پژوهش تنظیم میشوندکه به دو بخش سوال باز و سوال بسته تقسیم میشوند، در سوال بسته، دو یا چند گزینه به عنوان پاسخ برای پاسخگو طراحی میشود، اما در سوال باز، پاسخگو این آزادی را دارد تا هر چه در ذهن دارد بیان کند.
این ابزار، ارزیابی دقیقتری از اعتقادات و نگرشهای افراد ایجاد میکند، زیرا، امکان برقراری تماس مستقیم با مصاحبهشونده وجود دارد، ضعف مصاحبه این است که گردآوری دادهها از این طریق زمان بر بوده یا ممکن است که برخی از مصاحبهشوندهها با محافظهکاری، در خصوص برخی موضوعها برخورد کرده و واقعیت را بیان نکنند.
پژوهشگر باید افراد را به گروههای همتا یا تصادفی تخصیص دهد (بهطوری که حداقل یک گروه به عنوان گروه کنترل و یک گروه به عنوان گروه آزمایش باشد)، در نهایت با دستکاری متغیر مستقل اثر آن را بر متغیر وابسته بررسی کند.
سندکاوی به معنای گردآوری دادهها از طریق مراجعه به کتابها، بانکهای اطلاعاتی، گزارشهای مالی و مرور بر پژوهشها می باشد.
در اینجا تاکید بر جمعآوری دادههای غیرتجربی است، هر ابزاری که استفاده میشود، باید سعی در فهم پدیدههای اجتماعی از دیدگاه کنشگران اجتماعی، داشته باشد، تلاش در جهت کسب تجربیات، معانی و تفاسیر است، روشهای اصلی در تفسیرگرایی شامل موارد ذیل است:
تاکید بر توسعه معرفت نظری، درباره چگونگی ساخت و سازهای اجتماعی است، دادههای تجربی ممکن است در این راستا کمک نمایند، ولی کافی نیستند؛ زیرا این دادهها، صرفاً شواهدی از ساخت پنهان را ارائه میکنند، روشهای اصلی عبارتاند از:
نویسنده : سمیه جهانی